زمان جاری : یکشنبه 16 اردیبهشت 1403 - 5:03 قبل از ظهر
نام کاربری : پسورد : یا عضویت | رمز عبور را فراموش کردم

تعداد بازدید 372
نویسنده پیام
admin
آنلاین

ارسال‌ها : 51
عضویت: 29 /9 /1392
محل زندگی: مشهد مقدس
سن: 18
شناسه یاهو: marastu0
تشکرها : 16
تشکر شده : 5
لیلی نوین! (بوستان طنز)

شنیدم که لیلی سیه‌فام بود
ز چاقی حسابی بداندام بود
 دو ماهی کِرم زد به رخسار خویش
به لیزر ز رخ برد آثارِ  ریش(!)
 کمربند بر اِشکَمَش بست سفت
سه‌ماهی رژیم غذایی گرفت
 چنانش رژیم و کِرِم داد  حال!
که شد لاغر و ماه، عین هلال
 سپس شاد‌دل سوی مجنون شتافت
ولیکن از او التفاتی نیافت
 بگفت:«این منم «های»! لیلای تو!
به او گفت:«خانم، مزاحم نشو!
 مگر خود نداری برادر-پدر؟
برو پردۀ  شرم مردم مدر!
 نگاری که از بنده دل برده بود
تپل بود، ضمناً سیه‌چرده بود!
 برو ردّ کار خود ای پیرزن!
تو عنتر کجا و دل‌آرای من؟»
 رخ پر کِرِم شد به آنی بنفش
درآورد از پای خود لنگه کفش
 زدش ضربۀ سخت و  جانانه‌ای
که:«بی‌جنبه، الحق که دیوانه‌ای!»




سعید سلیمان پور ارومی


امضا کاربر
[center]"""""انجمن مجازی ادبیات فارسی""""[/center]
[center]زیباترین اشعار،داستان و ضرب المثل ها[/center]
[center]www.anjoman-farsi.r98.ir[/center]
دوشنبه 27 مرداد 1393 - 15:05
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر

پاسخ ها


برای نمایش پاسخ جدید نیازی به رفرش صفحه نیست روی تازه سازی پاسخ ها کلیک کنید !



برای ارسال پاسخ ابتدا باید لوگین یا ثبت نام کنید.


پرش به انجمن :