از اول دبستان، بابا و آب خواندیم
یک عمر روز و شب را دائم کتاب خواندیم
روزی دوتا کتاب شعر قدیمی و نو
با حال خوب یا با حال خراب خواندیم
یک روز در برزیل، رفتیم توی استخر
با سختی فراوان در زیر آب خواندیم
توی کتاب تاریخ هی شعر مینوشتیم
در حال شعر گفتن جبر و حساب خواندیم
از خمسه نظامی تا ثالثش رسیدیم
از بوستان سعدی هم چند باب خواندیم
در پاسخ دودوتا بیتی جواب دادیم
در رشته ریاضی، افراسیاب خواندیم
حافظ خودش نوشته: شاعر! شو ار نه روزی
کار جهان سرآید! ما در کتاب خواندیم!!
شاعر شدیم اما تا شعرمان بیاید
از دوستان شاعر اشعار ناب خواندیم
این شعرهای بد را در حین خواب گفتیم
هرچند بینمک بود، با آب و تاب خواندیم
روح الله احمدی/ بلبل