loading...
انجمن مجازی ادبیات فارسی
ارسال مطالب

شما دوست عزیز می توانید اشعار ،داستان و یا ضرب المثل های خود را ارسال کنید تا با نام خودتان در سایت درج شود.

با تشکر


همچنین برای ثبت لینک وبسایت شما در لینکدونی خوان هشتم ، با ما در تماس باشید.


لینکدونی خوان هشتم

تبليغات
فروشگاه شارژ خوان هشتم 
موبايلتو راحت شارژ كن!

آخرین ارسال های انجمن
محمد اشرفی بازدید : 1361 دوشنبه 13 مرداد 1393 نظرات (0)

گـُدار، در فرهنگ فارسی معین، به معنای “معبر و گذرگاه در آب، پایاب و جای کم عمق رودخانه که می توان پهنای آن را بدون شنا کردن پیمود” آمده است. پس بی گدار به آب زدن همان بدون ِ شناختن  ِمسیرهای کم عمق تن به آب زدن است؛ که اشاره دارد به شروع کردن ِ کاری بدون دانش و سنجش جوانب مهم آن. مثلاً میگویند: “فلان کار بی گدار به آب زدن است” و یا در نهی و بازداشتن کسی از کاری میگویند “بی گدار به آب نزن!”، چرا که عاقل کاری نمیکند که پشیمانی باز آورد.

محمد اشرفی بازدید : 466 دوشنبه 13 مرداد 1393 نظرات (0)

دوست بد مگزین و با هم نشین بد منشین و معاشرت نکن، که هر چند خوب و نیکوکار باشی، از او اثر می پذیری. در این باب، ضرب المثل های بسیاری در زبان فارسی وجود دارد، که بیشتر آن ها از شعرهای شاعران ِ بزرگ بوده اند.

 

از دیگر ضرب المثل های هم معنی:

آلو چو به آلو نگردد رنگ برآرد

با بدان کم نشین که درمانی / خو پذیر است نفس انسانی – سنایی

اسب تازی گر ببندی در طویله پیش خر / رنگشان همگون نگردد، طبعشان همگون شود – روحی

هست تنهایی به از یادان بد / نیک چون با بد نشیند بد شود – مولوی

یکی آلوده ای باشد که شهری را بیالاید / چو از گاوان یکی باشد که گاوان را کند ریخن – رودکی

نشست تو با زیرکان در مغاک / به است از بهشت و نشست مژاک – فردوسی

محمد اشرفی بازدید : 198 پنجشنبه 17 بهمن 1392 نظرات (1)

ضرب المثل بالا دربارۀ کسی به کار می رود که حرص و طمعش را معیار و ملاکی نباشد و بیش از میزان قابلیت و شایستگی انتظار تلطف و مساعدت داشته باشد. عبارت مثلی بالا از جنبۀ دیگر هم مورد استفاده و اصطلاح قرار می گیرد و آن موقعی است که شخص در ازای تقصیر و خطای نابخشودنی که از او سرزده نه تنها اظهار انفعال و شرمندگی نکند بلکه متوقع نوازش و محبت و نازشست هم باشد. 
در این گونه موارد است که اصطلاحاً می گویند:"فلانی دو قورت و نیمش باقی است." یعنی با تمتعی فراوان از کسی یا چیزی هنوز ناسپاس است. 
اکنون ببینیم این دو قوت و نیم از کجا آمده و چگونه به صورت ضرب المثل درآمده است. 
چون حضرت سلیمان پس از مرگ پدرش داود بر اریکۀ رسالت و سلطنت تکیه زد بعد از چندی از خدای متعال خواست که همۀ جهان را درید قدرت و اختیارش قرار دهد و برای اجابت مسئول خویش چند بار هفتاد شب متوالی عبادت کرد و زیادت خواست. 
در عبارت اول آدمیان و مرغان و وحوش. در عبادت دوم پریان. در عبادت سوم ...

 

جزئیات بیشتر در ادامه مطلب

محمد اشرفی بازدید : 285 پنجشنبه 17 بهمن 1392 نظرات (1)

وقتی که به زحمات و فداکاریهای افراد توجه نشود و خوب و بد و زشت و زیبا در یک کفه قرار گیرد به ضرب المثل بالا استشهاد و تمثیل می کنند و یا به عبارت دیگر می گویند: "دوغ و دوشاب پیشش یکی است." 
چون اساس کار در این کتاب بر این است که ریشه های واقعی امثال و حکم از لابلای تاریخ و افکار و عقاید مردم این سرزمین بیرون کشیده شود و یکی از آنها ریشۀ همین ضرب المثل است، علی هذا دریغ دانست که از آن سطری نگوییم و سطری نپردازیم. 

دوغ که متفرع از ماست است و پس از گرفتن کره از ماست باقی می ماند در محیط گله داری بیشتر به مصرف تغذیۀ سگان گله می رسید. دوشاب همان شیره است که با پختن آب انگور به دست می آید. 
اما وجه تناسب دوغ و دوشاب و توجه به اهمیت یکی بر دیگری را در سرزمین لرستان باید جستجو کرد زیرا به قرار تحقیق لرهای گله دار برای دوغ که کره آن گرفته شده ارزش و اهمیتی قابل نبوده اند و غالباً آن را به دور می ریختند. 
دوشاب که به اصطلاح دیگر آن را شیره می گویند چون مواد اولیه و وسایل تهیه و تدارک آن برای گله دارها فراهم نبود بدون تردید عزت و اهمیت بیشتر داشت و هرگز دوغ بی خاصیت در نزد لرها نمی توانست جای دوشاب را بگیرد. 
لرهای گله دار و به طور کلی طبقۀ حشم دار، دوشاب را به سبب شیرینی و حلاوتش دوست دارند زیرا علاوه بر آنکه ذائقه را شیرین می کند در سرمای سخت زمستان در کوهستانها بر میزان کالری و حرارت بدن می افزاید. 

================================ 

۱- در مازندران کفی را که با پختن شکر سرخ از نیشکر به دست می آید به گویش مازندرانی دشو می گویند که به فارسی همان دوشاب است.

علیرضا شیدایی بازدید : 258 چهارشنبه 09 بهمن 1392 نظرات (1)

عبارت بالا کنايه از رشوه دادن و به اصطلاح ديگر حق و حساب دادن است. براي رشاء و ارتشاء اصطلاحات زيادي وجود دارد که از همه مصطلح و معروفتر همين ضرب المثل بالا و اصطلاح خر کريم را نعل کرد؛ است.

اکنون ببينيم سبيل چرب کردن با رشوه دادن چه رابطه اي دارد.

سبيل مأخوذ از سبله است و موهايي را که روي لب بالا ميرويد، سبيل گويند. در فرهنگها و...

 

جزئیات بیشتر در ادامه مطلب

لینک به صفحه

برای لینک به صفحه ای که مشاهده می کنید،کد زیر را کپی کرده و در وبلاگ خود قرار دهید.


کد اشتراک گذاری لینک

درباره ما
Profile Pic
زیباترین اشعار،داستان و ضرب المثل های فارسی در انجمن مجازی ادبیات فارسی / شما می توانید با عضویت در سایت،اشعار و داستانهای خود ویا دیگران را ارسال کنید تا با نام خودتان نمایش داده شود. با تشکر
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    نظر شما درباره انجمن مجازی ادبیات فارسی؟
    کدام موضوع انجمن توجه شما را جلب می کند؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 415
  • کل نظرات : 21
  • افراد آنلاین : 6
  • تعداد اعضا : 20
  • آی پی امروز : 89
  • آی پی دیروز : 81
  • بازدید امروز : 124
  • باردید دیروز : 603
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 3
  • بازدید هفته : 2,197
  • بازدید ماه : 1,894
  • بازدید سال : 81,900
  • بازدید کلی : 325,610
  • کدهای اختصاصی
    ‪Google+‬‏
    اشعار کاربران سایت

    اشعار محمدعلی ساکی:

    رباعی(محمد علی ساکی)

    توهم

    نرخ دیه

    ماهی تنگ

    رود

    و...

    ----------------------------------------------------

    اشعار بانو فاطمه فراهانی:

    راز روشنایی