تا از طنين گام هايت جان گرفتم
بوي گلاب قمصر كاشان گرفتم
از لشگر خونريز چنگيز غم آخر
با خنده ات ويرانه ي كرمان گرفتم
در بستر رودي كه مرد از خشكسالي
با شعر باران باز هم جريان گرفتم
از كيش دانشگاه آزاد نگاهت
با جهد دانشنامه ي عمران گرفتم
سنگ صبور بغضهاي ابر بودم
تا ا ينكه شكل جنگل گيلان گرفتم
تا در دوبيتي هاي من ناز تو پيچيد
سبقت ز بابا طاهر عريان گرفتم
وقتي كه چترم را شكستم زير باران
اين شعر را الهام از باران گرفتم
محمد علی ساکی