loading...
انجمن مجازی ادبیات فارسی
ارسال مطالب

شما دوست عزیز می توانید اشعار ،داستان و یا ضرب المثل های خود را ارسال کنید تا با نام خودتان در سایت درج شود.

با تشکر


همچنین برای ثبت لینک وبسایت شما در لینکدونی خوان هشتم ، با ما در تماس باشید.


لینکدونی خوان هشتم

تبليغات
فروشگاه شارژ خوان هشتم 
موبايلتو راحت شارژ كن!

آخرین ارسال های انجمن
محمد اشرفی بازدید : 162 سه شنبه 20 خرداد 1393 نظرات (0)
صنما با غم عشق تو چه تدبیر کنم
 
تا به کی در غم تو ناله شبگیر کنم
 
دل دیوانه از آن شد که نصیحت شنود
 
مگرش هم ز سر زلف تو زنجیر کنم
 
آن چه در مدت هجر تو کشیدم هیهات
 
در یکی نامه محال است که تحریر کنم
 
با سر زلف تو مجموع پریشانی خود
 
کو مجالی که سراسر همه تقریر کنم
 
آن زمان کآرزوی دیدن جانم باشد
 
در نظر نقش رخ خوب تو تصویر کنم
 
گر بدانم که وصال تو بدین دست دهد
 
دین و دل را همه دربازم و توفیر کنم
 
دور شو از برم ای واعظ و بیهوده مگوی
 
من نه آنم که دگر گوش به تزویر کنم
 
نیست امید صلاحی ز فساد حافظ
 
چون که تقدیر چنین است چه تدبیر کنم
 
 
خواجه حافظ شیرازی
 
محمد اشرفی بازدید : 366 سه شنبه 20 خرداد 1393 نظرات (0)
 
من که از آتش دل چون خم می در جوشم
 
مهر بر لب زده خون می‌خورم و خاموشم
 
قصد جان است طمع در لب جانان کردن
 
تو مرا بین که در این کار به جان می‌کوشم
 
من کی آزاد شوم از غم دل چون هر دم
 
هندوی زلف بتی حلقه کند در گوشم
 
حاش لله که نیم معتقد طاعت خویش
 
این قدر هست که گه گه قدحی می نوشم
 
هست امیدم که علیرغم عدو روز جزا
 
فیض عفوش ننهد بار گنه بر دوشم
 
پدرم روضه رضوان به دو گندم بفروخت
 
من چرا ملک جهان را به جوی نفروشم
 
خرقه پوشی من از غایت دین داری نیست
 
پرده‌ای بر سر صد عیب نهان می‌پوشم
 
من که خواهم که ننوشم بجز از راوق خم
 
چه کنم گر سخن پیر مغان ننیوشم
 
گر از این دست زند مطرب مجلس ره عشق
 
شعر حافظ ببرد وقت سماع از هوشم
 
 
خواجه حافظ شیرازی
 
محمد اشرفی بازدید : 231 سه شنبه 20 خرداد 1393 نظرات (0)

صلاح كار كجا و من خراب كجا

ببين تفاوت ره كز كجاست تا به كجا

دلم ز صومعه بگرفت و خرقه سالوس

كجاست دير مغان و شراب ناب كجا

چه نسبت است به رندي صلاح و تقوي را

سماع وعظ كجا نغمه رباب كجا

ز روي دوست دل دشمنان چه دريابد

چراغ مرده كجا شمع آفتاب كجا

چو كحل بينش ما خاك آستان شماست

كجا رويم بفرما از اين جناب كجا

مبين به سيب زنخدان كه چاه در راه است

كجا همي روي اي دل بدين شتاب كجا

بشد كه ياد خوشش باد روزگار وصال

خود آن كرشمه كجا رفت و آن عتاب كجا

قرار و خواب ز حافظ طمع مدار اي دوست

قرار چيست صبوري كدام و خواب كجا

 
حافظ
 
وزن و بحر عروضي: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن(بحر مجتث مثمن مخبون محذوف)
محمد اشرفی بازدید : 198 شنبه 16 فروردین 1393 نظرات (0)

بریز در سبدم تا سرسبد کالا!
مرا ببخش به این حکم مستند کالا

منم شبیه منجم به شامگاه که باز
به جای اخترکان می کنم رصد کالا

میان مشت، بچرخان کلید معجزه را
به روی من بگشا یا علی مدد کالا

به روی من بگشا گنج خسروانی را
ببخش یکسره با لحن باربد کالا

قصیده ای ست فقط سهم دست خالی من
مرا ببخش پیاپی به این سند کالا

مباد آن که رقیب از دری دگر آید
کند مضایقه ناگاه از حسد کالا

"وان یکاد"بخوان و مدام زمزمه کن :
نگاه دار خدایا ز چشم بد کالا

لطیفه ای ولی آن سوی دیگر سکه ست
مرا به چشم ،دگرگونه می شود کالا

شنیده ام که شبانگاه عارفی می گفت:
حرام باد به این خسته تا ابد کالا!

ببین میان سبد تیغ بولهب ها را
به چشم مان شده چون"حبل من مسد"کالا

اگر که فتنه ی شب مخفیانه پشت سر است
نگاه دار بزرگا به پشت سدکالا

درست می شنوی جان کری به قهقهه است
چه ذوق دارد با طعن دیو ودد کالا

بیا که دست برآریم از خزانه ی غیب
که صبح می رسد از حضرت صمد کالا

 

محمدحسین انصاری نژاد

محمد اشرفی بازدید : 211 شنبه 16 فروردین 1393 نظرات (0)

حس می کنم تبسم اسفند رابه کوه
یعنی نزول شعر خداوند را به کوه

در های و هوی باد، شبانگاه می کشم
سوسویی از ستاره ی اسفند را به کوه

موسیقی ملایم چشمه ست گوش کن
با من بخوان به زمزمه این بند را به کوه

تا چشم زخم از سر این فصل بگذرد
روشن کنید مجمر اسپند را به کوه

بر صبح رستخیز اگر باز کافرید 
هر گل گشوده مصحف سوگند را به کوه

"تا از درخت، نکته ی توحید بشنود"
با خود ببر به هلهله فرزند را به کوه

در این سفر مکاشفه در دره ها خوش است 
بنگر تو آن مناظر دلبند را به کوه

آواز رودکی ست به سرنای صخره ها
حس می کنم نسیم سمرقند را به کوه

وقت پگاه چشم بر آن آبشار باش
تا بنگری طراوت لبخند را به کوه

آنجا که مارپیچی هر دره دیدنی ست 
آن مارهای یکسره آوند را به کوه

چشمت زلال می شود آنجا که بنگری
یک پرده از بهار خداوند را به کوه

هر سوست آیه های مصور به هوش باش
بشنو به هر اشاره ای این پند را به کوه

 

محمدحسین انصاری نژاد

محمد اشرفی بازدید : 181 جمعه 15 فروردین 1393 نظرات (0)

عشق درچشم ترم می پیچد روزهایی که تو از من دوری
آسمان دور سرم می پیچد روزهایی که تو از من دوری

پنج شنبه شب شعر با تو، حس یک بغض قدیمی در من
درد توی جگرم می پیچد روزهایی که تو از من دوری

دکمهء پیرهنت را واکن در عبور از جسد زندهء من 
کفنی دورو برم می پیچد روزهایی که تو از من دوری

دل من شکل نگاهت گشته، ساده با خاطره ای بارانی
مرگ بربال و پرم می پیچد روزهایی که تواز من دوری

رد احساس قدم ها پیداست درهمین ساحل تبدار اما 
موج در گوش کرم می پیچد روزهایی که تو از من دوری

حذف چتری که ندارد باران،زیر لبخند پریشانی ها 
ابر، پشت سفرم می پیچد روزهایی که تو از من دوری

کوه از نالهء من افسرده است،آبشار ازغزلم می جوشد
بغض توی تبرم می پیچد روزهایی که تو از من دوری

قاصدک های خیالی امشب همه چون سایه بدنبال منند
صورتت در نظرم می پیچد روزهایی که من از تو دورم


محمد حسن اسفندیارپور

لینک به صفحه

برای لینک به صفحه ای که مشاهده می کنید،کد زیر را کپی کرده و در وبلاگ خود قرار دهید.


کد اشتراک گذاری لینک

تعداد صفحات : 26

درباره ما
Profile Pic
زیباترین اشعار،داستان و ضرب المثل های فارسی در انجمن مجازی ادبیات فارسی / شما می توانید با عضویت در سایت،اشعار و داستانهای خود ویا دیگران را ارسال کنید تا با نام خودتان نمایش داده شود. با تشکر
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    نظر شما درباره انجمن مجازی ادبیات فارسی؟
    کدام موضوع انجمن توجه شما را جلب می کند؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 415
  • کل نظرات : 21
  • افراد آنلاین : 3
  • تعداد اعضا : 20
  • آی پی امروز : 87
  • آی پی دیروز : 79
  • بازدید امروز : 798
  • باردید دیروز : 631
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 3,031
  • بازدید ماه : 11,412
  • بازدید سال : 91,418
  • بازدید کلی : 335,128
  • کدهای اختصاصی
    ‪Google+‬‏
    اشعار کاربران سایت

    اشعار محمدعلی ساکی:

    رباعی(محمد علی ساکی)

    توهم

    نرخ دیه

    ماهی تنگ

    رود

    و...

    ----------------------------------------------------

    اشعار بانو فاطمه فراهانی:

    راز روشنایی