زیباست سمت باغ خیالت پریدنم
تا در پرند ماه بیایی به دیدنم
مست آن چنان که چرخ زنان با تو سر دهم
در گوش عرشیان غزل پر کشیدنم
مست آن چنان که دست برم در مدار ماه
آن گاه بنگری تو به آیینه چیدنم
دستی تکان دهید پری های ناگهان
مفتونِ عاشقانه دریا شنیدنم
هر شب کنار پنجره تا صبح دیدنی است
در پرنیان خاطره هایت خزیدنم
تا مشق دوست داشتنی بی نشان کنم
حسرت به دوش جرعه ای از خود رمیدنم
یک ذره مهربانی ات این روزها نماند
یا آفریده ماند برای ندیدنم
محمدحسین انصاری نژاد