loading...
انجمن مجازی ادبیات فارسی
ارسال مطالب

شما دوست عزیز می توانید اشعار ،داستان و یا ضرب المثل های خود را ارسال کنید تا با نام خودتان در سایت درج شود.

با تشکر


همچنین برای ثبت لینک وبسایت شما در لینکدونی خوان هشتم ، با ما در تماس باشید.


لینکدونی خوان هشتم

تبليغات
فروشگاه شارژ خوان هشتم 
موبايلتو راحت شارژ كن!

آخرین ارسال های انجمن
محمد اشرفی بازدید : 202 پنجشنبه 17 بهمن 1392 نظرات (0)

با غروب این دل گرفته مرا 
می رساند به دامن دریا 
می روم گوش می دهم به سکوت 
چه شگفت است این همیشه صدا 
لحظه هایی که در فلق گم شدم 
با شفق باز می شود پیدا 
چه غروری چه سرشکن سنگی
موجکوب است یا خیال شما 
دل خورشید هم به حالم سوخت 
سرخ تر از همیشه گفت : بیا 
می شد اینجا نباشم اینک ‚ آه
بی تو موجم نمی برد زینجا 
راستی گر شبی نباشم من 
چه غریب است ساحل تنها 
من و این مرغهای سرگردان 
پرسه ها می زنیم تا فردا 
تازه شعری سروده ام از تو 
غزلی چون خود شما زیبا 
تو که گوشت بر این دقایق نیست 
باز هم ذوق گوش ماهی ها

 

محمد علی بهمنی

 
محمد اشرفی بازدید : 184 پنجشنبه 17 بهمن 1392 نظرات (0)

سایه ای بود و پناهی بود و نیست


شانه ام را تکیه گاهی بود و نیست


سخت دلتنگم ،  کسی چون من مباد


سوگ ، حتی قسمت دشمن مباد


گفتنش تلخ است و دیدن تلخ تر


" هست " ناگه " نیست" گردد در نظر


باورم شد ،  این من ناباورم


روی دوش خویش او را می برم!


می برم او را که آورده مرا


پاس ایامی که پرورده مرا


می برم در خاک مدفونش کنم


از حساب خویش بیرونش کنم


راست میگویم جز این منظور نیست


چشم شاعر از حواشی دور نیست


مثل من ده ها تن دیگر به راه


جامه هاشان مثل دل هاشان سیاه


منتظر تا بارشان خالی شود


نوبت نشخوار و نقالی شود


هر یکی  همصحبتی پیدا کند


صحبت از هر جا به جز اینجا کند 


گفتنش تلخ است و دیدن تلخ تر 


خوش به حالت ، خوش به حالت ای پدر


 


محمد علی بهمنی

محمد اشرفی بازدید : 179 پنجشنبه 17 بهمن 1392 نظرات (0)

با همه ی بی سر و سامانی ام 
باز به دنبال پریشانی ام 
طاقت فرسودگی ام هیچ نیست 
در پی ویران شدنی آنی ام 
آماده ی آن لحظه ی توفانی ام 
دلخوش گرمای کسی نیستم 
آماده ام تا تو بسوزانی ام 
آمده ام با عطش سالها 
تا تو کمی عشق بنوشانی ام 
ماهی برگشته ز دریا شدم 
تا که بگیری و بمیرانی ام 
خوبترین حادثه می دانمت
خوبترین حادثه می دانی ام 
حرف بزن ابر مرا باز کن 
دیرزمانی است که بارانی ام 
حرف بزن حرف بزن سالهاست 
تشنه ی یک صحبت طولانی ام

 

محمدعلی بهمنی

لینک به صفحه

برای لینک به صفحه ای که مشاهده می کنید،کد زیر را کپی کرده و در وبلاگ خود قرار دهید.


کد اشتراک گذاری لینک

تعداد صفحات : 2

درباره ما
Profile Pic
زیباترین اشعار،داستان و ضرب المثل های فارسی در انجمن مجازی ادبیات فارسی / شما می توانید با عضویت در سایت،اشعار و داستانهای خود ویا دیگران را ارسال کنید تا با نام خودتان نمایش داده شود. با تشکر
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    نظر شما درباره انجمن مجازی ادبیات فارسی؟
    کدام موضوع انجمن توجه شما را جلب می کند؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 415
  • کل نظرات : 21
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 20
  • آی پی امروز : 64
  • آی پی دیروز : 79
  • بازدید امروز : 351
  • باردید دیروز : 631
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 2,584
  • بازدید ماه : 10,965
  • بازدید سال : 90,971
  • بازدید کلی : 334,681
  • کدهای اختصاصی
    ‪Google+‬‏
    اشعار کاربران سایت

    اشعار محمدعلی ساکی:

    رباعی(محمد علی ساکی)

    توهم

    نرخ دیه

    ماهی تنگ

    رود

    و...

    ----------------------------------------------------

    اشعار بانو فاطمه فراهانی:

    راز روشنایی