loading...
انجمن مجازی ادبیات فارسی
ارسال مطالب

شما دوست عزیز می توانید اشعار ،داستان و یا ضرب المثل های خود را ارسال کنید تا با نام خودتان در سایت درج شود.

با تشکر


همچنین برای ثبت لینک وبسایت شما در لینکدونی خوان هشتم ، با ما در تماس باشید.


لینکدونی خوان هشتم

تبليغات
فروشگاه شارژ خوان هشتم 
موبايلتو راحت شارژ كن!

آخرین ارسال های انجمن
محمد اشرفی بازدید : 199 یکشنبه 01 دی 1392 نظرات (0)

تصویر

واژه ی مثنوی از کلمه ی "مثنی" به معنی دوتائی گرفته شده است. زیرا در هر بیت دو قافیه آمده است که با قافیه بیت بعد فرق می کند. مثنوی را می توان به شکل زیر تصویر کرد: 

......................الف///////// ...................... الف 
...................... ب////////// ...................... ب 
...................... ج ////////// ...................... ج 
...................... د ////////// ...................... د
 

از آنجا که مثنوی به لحاظ قافیه محدودیت ندارد بیشتر برای موضوعات طولانی به کار می رود. 

خصوصیات مثنوی باعث شده است که داستان ها اغلب در قالب مثنوی سروده شوند. علاوه بر داستان سرایی، برای هر موضوعی که طولانی باشد هم از مثنوی استفاده می شود. 

مثلاً در ادبیات آموزشی مثل آموزه های صوفیان هم از قالب مثنوی بهره می برده اند....

 

جزئیات بیشتر در ادامه مطلب

محمد اشرفی بازدید : 248 یکشنبه 01 دی 1392 نظرات (0)
تصویر
 
قصیده نوعی از شعر است که دو مصراع بیت اول و مصراع های دوم بقیه ی بیت های آن هم قافیه اند. 
طول قصیده از 15 بیت تا 60 بیت می تواند باشد. 
 
قصیده را می توان به شکل زیر تصویر کرد: 
 
......................الف///////// ...................... ب 
...................... ب ////////// ...................... ج 
...................... ج ////////// ...................... الف 
 
لحن و موضوع قصیده حماسی است و در آن از مدح و مفاخره و هجو و ذم و .... سخن می رود و مسائل دیگر از قبیل مسائل اخلاقی و دینی و وصف طبیعت در قصیده جنبه فرعی دارد. 
 
هر چند قصاید شاعرانی چون ناصرخسرو به موضوعات مذهبی و فلسفی و منوچهری و خاقانی به وصف طبیعت و سنایی به عرفان و مسعود سعد به حسبیه معروفند اما مضمون اصلی قصیده مدح است و در قصاید عنصری و انوری نیز موضوع اصلی مدح کردن شاهان است. 
 
قصیده قالب رایح شعر فارسی از اوایل قرن چهارم تا پایان قرن ششم است و از این تاریخ به بعد غزل اندک اندک جای آن را می گیرد اما اوج قصیده سرائی در قرون پنجم و ششم است... 
 
جزئیات بیشتر در ادامه مطلب
 
محمد اشرفی بازدید : 316 یکشنبه 01 دی 1392 نظرات (0)
تصویر
 
سبک عراقی با ظهور سلجوقیان در خراسان و اتابکان در عراق و آذربایجان به وجود آمد و به تدریج شعر "دری" که مرکز اصلی آن در خراسان و ماوراءالنهر است، به عراق و آذربایجان راه یافت. 
 
از طرفی در این دوران بر اثر سیاست سلجوقیان، مدارس مختلف دینی تأسیس شد و معارف اسلامی مانند تفسیر و منطق و حکمت و علوم بلاغی و ادبیات عرب در این مدارس تدریس می شد و ترویج علوم و معارف اسلامی باعث شد که شاعران و ادیبان نیز با علوم رایج زمان آشنا شوند. 
 
در این دوره علوم مدرسه ای در شعر تأثیر فراوان گذارد تا آنجا که فرا گرفتن علوم از لوازم شاعری شد و مایه تفاخر و مباهات شاعران. 
 
رواج شعر دری در عراق و آذربایجان و تاثیر علوم اسلامی و ادبیات عرب در آن سبب شد که در شعر فارسی تحولی اساسی به وجود آید. 
 
 
 
تصویر
این تحول هر چند در شعر شاعران آذربایجان و عراق مشهودتر است اما می توان آن را قبل از همه در شعر"انوری"و "ظهیر فاریابی" مشاهده کرد. 
 
"انوری" نخستین کسی است که این شیوه جدید را ارائه می دهد و از یک طرف قصاید و مدایح اغراق آمیز و پرصنعت را وارد شعر رهایش کرد و از طرف دیگر غزلهای لطیف و پرشور سرود. 
 
در آذربایجان "خاقانی " و "نظامی " پرچم دار شیوه تازه شدند و در عراق "جمال الدین اصفهانی" و پسرش "کمال الدین" و این شیوه را برگزیده و در ادامه ی این روند "سعدی " و "حافظ" آن را به اوج می رساندند. 
 
معانی شعری در این شیوه تازه گذشته از مدح که با اغراق و خضوع و خشوع فراوان نسبت به ممدوح همراه است دارای هجو و هزل نیز هست اگر بعضی از شاعران این دوره مانند "انوری" و "سوزنی سمرقندی" هجوهای تند و هزل هایی (مطالب طنز گونه) زشت دارند ولی دیگر شاعران این سبک مانند "خاقانی" نیز سرودن در مایه های هجو و هزل را آزموده اند. 
 
عرفان و اخلاق و زهد از معانی رایج در شعر این دوره است. 
 
غزل که ابتدا انوری آن را به صورت یک نوع جدید ارائه می دهد، در شعر غالب شاعران این دوره آزمایش می شود اوج آن در غزل سعدی و حافظ جلوه گر می شود. 
 
عرفان و تصوف نیز در این عصر یک مضمون رایج است که غالباً در شعر کسانی مانند مولوی و عطار و عراقی به چشم می خورد. 
 
اغلب قالبهای شعری مانند قصیده و مثنوی و غزل در این دوره رواج دارند. 
 
در میان شاعران این دوره نظامی گنجوی در "خمسه" نوعی جدید از انواع ادبی را در قالب مثنوی ارائه می دهد. او کلام خود را نو می داند و حتی با فردوسی به چالشگری بر می خیزد. 
 
در این دوره است که...
 
جزئیات بیشتر در ادامه مطلب
 
محمد اشرفی بازدید : 314 یکشنبه 01 دی 1392 نظرات (0)

نمرود، کفری است دارد با خودش حرف می زند : « شیطان می گوید سرش را بزنیم و کف دستش قرار دهیم تا .....» شیطان مهلت نمی دهد حرف نمرود تمام شود، با کرنش و تعظیم خودش را به نمرود نزدیک می کند و با حالتی چاخان می گوید: « من سگ کی باشم جلو خداوندگار آسمون ها و زمین چیزی بگم ولی اگه مصلحت می دونید تا جلادو صدا بزنم !»
ابراهیم نگاه غضبناکی به شیطان می اندازد و جواب می دهد : چرا کفر می گویی شیطان؟ خالق آسمانها و زمین دیگر چه صیغه ای است؟ چرا هندوانه زیر بغل جناب پادشاه می گذاری؟ همین شماها، چنین حرفهایی می زنید که جناب نمرود هم خواب نما می شوند و اسب برشان می دارد و ادعای خدایی می کنند. بعد رو به پادشاه کرد و با حالتی دلسوزانه گفت : درست است که پادشاه، ولی نعمت مردم است ولی خودش نیز مثل هزاران چیز دیگر، آفریده ی خداوند یکتا است که جان همه ی ما در دست او است .
نمرود از این حرف ابراهیم به پر قبایش بر می خورد و جواب می دهد: البته که باید از این حرفها بزنید، اگر همان بار اول که بت ها را شکستی و در آتشت افکندم، باید دستور می دادم تا هزاران لیتر نفت و بنزین رویت می ریختند تا هیچ چیزت باقی نمی ماند که حالا برایم شاخ نشوی.
ابراهیم جواب داد : با گفتن من خدایم، من خدایم، که خدا نمی شوید، از حلوا حلوا گفتن که دهان شیرین نمی شود , مگر یادت رفته است آن بار آخری که خواستی به جنگ خداوند در آسمانها بروی، چه بلایی سرت آمد؟ به خیالت با چند تا عقاب دست آموز و یک کمان و شمشیر، می خواستی خداوند را به زیر بکشی که همه نتیجه اش را دیدند.
نمرود نهیب زد : ابراهیم ، پایت را از گلیمت درازتر نکن. اگر این بار مشمول غضب ما بشوی ، دیگر از دست خودت و خداوند نادیده ات کاری بر نمی آید. این تو بمیری از آن تو بمیری هاست.
ابراهیم : پای من دراز نیست , گلیم کوتاه است ! غضب شما را چندین بار چشیده ام , خدا خدا کن یک بار غضب خداوند را نبینی و نچشی زیرا اگر چوبش به تنت نشست دیگر ... . فقط به نمرود خیره می شود .
شیطان که تا این لحظه ساکت همه چیز را زیر نظر دارد به وسط میدان پرید و گفت: ای ابراهیم بترس از زمانیکه من و خداوندگارم، دست در دست هم غضب کنیم و این غضبو عملی کنیم. اون وقت که از پیامبری و ارشاد که هیچ، از تولدت هم پشیمون میشی.
ابراهیم نیش خندی می زند و جواب میدهد: تا خداوندی که خالق آسمانها و زمین و من و شماهاست، پشت و پناهم می باشد و هدایتم می کند. شماها نمی توانید به صد کیلومتری من نزدیک شوید. ...

جزئیات بیشتر در ادماه مطلب

محمد اشرفی بازدید : 167 یکشنبه 01 دی 1392 نظرات (0)

تو را یک عمر در آیینه هایم جستجو کردم
و با تو در خیال و خوابهایم گفتگو کردم

تو را می خواستم ای آذر پاک اهورایی
اگر در خلوتم، چیزی، کسی را آرزو کردم

گریبان چاک تر شد در شب دوری و مهجوری
به هر سوزن که من پیراهن دل را رفو کردم

به ویرانی خود برخاستم با هر که بنشستم
سخن با هر که گفتم صحبت سنگ و سبو کردم

تویی تصویر رویایی زن در یادهای من
تو را من بارها با خاطراتم روبه رو کردم

تو پیدا می شوی در قاب دل، ای عشق، هر ساعت
که من این شیشه را با اشکهایم شستشو کردم

به باغ رازها و رمزها و خلسه ها رفتم
تنت را هر دم ای وحشی ترین آلاله بو کردم!

 

محمدرضا ترکی
 

محمد اشرفی بازدید : 195 یکشنبه 01 دی 1392 نظرات (0)

بیزارم از آن عشق که عادت شده باشد
یا آن که گدایی محبت  شده باشد

دلگیرم از آن دل که در آن حس تملک
تبدیل به غوغای حسادت شده باشد

دل در تب و طوفان تنوع طلبی چیست؟
باغیست که آلوده به آفت شده باشد

خودبینی و خودخواهی اگر معنی عشق است،
بگذار که آیینه نفرت شده باشد!

از وهن خیانت به امانت چه بگویم
آنجا که خیانت به خیانت شده باشد!

شرمنده عشقیم و دل منجمد ما
جا دارد اگر غرق خجالت شده باشد

مقصود من از عشق نه این حس مجازی ست
ای عشق مبادا که جسارت شده باشد!

 

محمدرضا ترکی

 

لینک به صفحه

برای لینک به صفحه ای که مشاهده می کنید،کد زیر را کپی کرده و در وبلاگ خود قرار دهید.


کد اشتراک گذاری لینک

تعداد صفحات : 70

درباره ما
Profile Pic
زیباترین اشعار،داستان و ضرب المثل های فارسی در انجمن مجازی ادبیات فارسی / شما می توانید با عضویت در سایت،اشعار و داستانهای خود ویا دیگران را ارسال کنید تا با نام خودتان نمایش داده شود. با تشکر
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    نظر شما درباره انجمن مجازی ادبیات فارسی؟
    کدام موضوع انجمن توجه شما را جلب می کند؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 415
  • کل نظرات : 21
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 20
  • آی پی امروز : 73
  • آی پی دیروز : 79
  • بازدید امروز : 548
  • باردید دیروز : 631
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 2,781
  • بازدید ماه : 11,162
  • بازدید سال : 91,168
  • بازدید کلی : 334,878
  • کدهای اختصاصی
    ‪Google+‬‏
    اشعار کاربران سایت

    اشعار محمدعلی ساکی:

    رباعی(محمد علی ساکی)

    توهم

    نرخ دیه

    ماهی تنگ

    رود

    و...

    ----------------------------------------------------

    اشعار بانو فاطمه فراهانی:

    راز روشنایی