loading...
انجمن مجازی ادبیات فارسی
ارسال مطالب

شما دوست عزیز می توانید اشعار ،داستان و یا ضرب المثل های خود را ارسال کنید تا با نام خودتان در سایت درج شود.

با تشکر


همچنین برای ثبت لینک وبسایت شما در لینکدونی خوان هشتم ، با ما در تماس باشید.


لینکدونی خوان هشتم

تبليغات
فروشگاه شارژ خوان هشتم 
موبايلتو راحت شارژ كن!

آخرین ارسال های انجمن
محمد اشرفی بازدید : 281 شنبه 03 آبان 1393 نظرات (0)

عشق بعضی وقت‌ها از درد دوری بهتر است
بی‌قرارم کرده و گفته صبوری بهتر است

توی قرآن خوانده‌ام... یعقوب یادم داده است:
دل‌برت وقتی کنارت نیست کوری بهتر است

نامه‌هایم چشم‌هایت را اذیت می‌کند
درددل کردن برای تو حضوری بهتر است

چای دم کن... خسته‌ام از تلخی نسکافه‌ها
چای با عطر هل و گل‌های قوری بهتر است

من سرم بر شانه‌ات؟.. یا تو سرت بر شانه‌ام؟..
فکر کن خانم اگر باشم چه جوری بهتر است؟ 



حامد عسکری

محمد اشرفی بازدید : 233 چهارشنبه 23 مهر 1393 نظرات (0)

ملا سوار خر شد گفتند این سیاسی ست

بایرامقلی پدر شد گفتند این سیاسی ست

 

 

در داستان ، گلعنبر نُه بار بچّه زایید

نُه تا همه پسر شد ، گفتند این سیاسی ست

 

دل می خورند و قلوه خوبان شهر با هم

تا شام ما جگر شد گفتند این سیاسی ست

 

هنگام آب خوردن دستم به مانعی خورد

لیوان ما دمر شد گفتند این سیاسی ست

 

یارو قمر قمر گفت گفتند بی خیالش

تا ماه ما قمر شد گفتند این سیاسی ست

 

دانشجویی ز کرمان از بخت بد هنر خواند

یک روز باهنر شد گفتند این سیاسی ست

 

یک چشم عمه چپ بود گفتند اجتماعی ست

بابا بزرگ کر شد گفتند این سیاسی ست

 

اشتر جملچه زایید گفتند این عجیب است

گاو حسن بقر شد گفتند این سیاسی ست

 

گفتند اعتراضات کار برنج هندی ست

کوبا پر از شکر شد گفتند این سیاسی ست

 

روزی کنار دریا موجی عظیم آمد

شلوار شیخ  تر شد گفتند این سیاسی ست

 

در فوتبال روزی دروازه بان زمین خورد

دردش که بیشتر شد گفتند این سیاسی ست

 

عطّار نسخه ای بست گفتند شبهه ناک است

خیّام کوزه گر شد گفتند این سیاسی ست

 

شاعر به فکر افتاد مردن چه چیز خوبی ست

آماده سفر شد گفتند این سیاسی ست

 

علیرضا قزوه

محمد اشرفی بازدید : 266 چهارشنبه 23 مهر 1393 نظرات (0)
حسن تو لایزال و جمال تو لم یزل
 
چابک ترین غزالی و نازک ترین غزل
 
 
 
قسمت نمی شود که شهید غمت شویم
 
ما کشتگان خنجر احلی من العسل
 
 
 
صفینی آن که در صف مژگان دوست نیست    
 
با کشته جمال چه می گویی از جمل؟
 
 
 
چشم از جمال جلوه گری برنداشتند
 
کورند این جماعت آیینه در بغل
 
 
 
بگذار با غم تو بسوزیم روز و شب
 
بگذار با تب تو بمیریم لااقل
 
 
 
منت خدای را که به ما صبر و درد داد
 
منت خدای را که اعزّ است و هم اجلّ
 
علیرضا قزوه
محمد اشرفی بازدید : 192 چهارشنبه 16 مهر 1393 نظرات (0)

چه احمقانه سزاوارِ بودنی با من
اگر هنوز دلت هست ارزنی با من

تو با خود تو تویی، تو نه، یک منی بی من
تو با من آنچه تویی نیستی، زنی با من

مگر به خواب ببینی دوباره پاک شود
اگر که می‌کنی آلوده دامنی با من

درون بطن تو از شعر نطفه می‌بندد
اگر به آب زدی یک زمان تنی با من

نگفته‌ام به تو الماس چشمهات چه کرد
شبی عمیق پیِ حفر معدنی با من

نپرس، کاشفِ پیر است و رازهای بزرگ
نگفتنی‌ست تهِ قصّه‌ی زنی با من

تلاطمِ چمدانِ معطلی با توست
هوای غم‌زده‌ی راه آهنی با من

دل عزیز! که سرگرم کشتنم هستی
چه کرده‌ام که تو اینقدر دشمنی با من!؟


مهدی فرجی 

محمد اشرفی بازدید : 257 دوشنبه 24 شهریور 1393 نظرات (0)

روزی آخر تو مرا شیخِ اجل می­خوانی

روز میلاد مرا روز غزل می­خوانی

 

شب به شب، بیت به بیتِ غزلیّاتم را

درِ گوشِ پسرت جای مَثَل می­خوانی

 

اگر اخبار نخواندی خبرِ مرگم را

شبی از پچ پچه ­ی اهل محل می­خوانی

 

باد، آموخته هر روز نوازش بکند

شاعری را که تو هرشب به جدَل می­خوانی

 

جادویی هست در این شعر که لذت نبری

بعد از این غیرِ من از هرکه غزل می­خوانی


مهدی فرجی 
قرار نشد / انتشارات فصل پنجم 

محمد اشرفی بازدید : 367 دوشنبه 24 شهریور 1393 نظرات (0)

كفش‌هايم كجاست‌؟ می‌خواهم بی‌خبر راهی سفر بشوم‌ 
مدتی بی‌بهار طی بكنم دو سه پاييز دربدر بشوم‌ 

خسته‌ام از تو، از خودم‌، از ما؛ «ما» ضمير بعيدِ زندگی‌ام‌ 
دو نفر انفجار جمعيت است پس چه بهتر كه يك نفر بشوم‌ 

يك نفر در غبار سرگردان‌، يك نفر مثل برگ در طوفان‌ 
می‌روم گم شوم برای خودم‌، كم برای تو درد سر بشوم‌ 

حرفهای قشنگ پشت سرم آرزوهای مادر و پدرم‌ 
آه خيلی از آن شكسته‌ترم كه عصای غم پدر بشوم‌ 

پدرم گفت‌: «دوستت دارم‌، پس دعا می‌كنم پدر نشوی» 
مادرم بيشتر پشيمان كه از خدا خواست من پسر بشوم‌ 

داستانی شدم كه پايانش مثل يك عصر جمعه دلگير است‌ 
نيستم در حدود حوصله‌ها، پس چه بهتر كه مختصر بشوم‌ 

دورها قبر كوچكي دارم بی‌اتاق و حياط خلوت نيست 
گاه‌گاهی سری بزن نگذار با تو از اين غريبه‌تر بشوم


مهدی فرجی 
میخانه‌ی بی‌خواب / انتشارات فصل پنجم 

لینک به صفحه

برای لینک به صفحه ای که مشاهده می کنید،کد زیر را کپی کرده و در وبلاگ خود قرار دهید.


کد اشتراک گذاری لینک

تعداد صفحات : 12

درباره ما
Profile Pic
زیباترین اشعار،داستان و ضرب المثل های فارسی در انجمن مجازی ادبیات فارسی / شما می توانید با عضویت در سایت،اشعار و داستانهای خود ویا دیگران را ارسال کنید تا با نام خودتان نمایش داده شود. با تشکر
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    نظر شما درباره انجمن مجازی ادبیات فارسی؟
    کدام موضوع انجمن توجه شما را جلب می کند؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 415
  • کل نظرات : 21
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 20
  • آی پی امروز : 82
  • آی پی دیروز : 79
  • بازدید امروز : 747
  • باردید دیروز : 631
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 2,980
  • بازدید ماه : 11,361
  • بازدید سال : 91,367
  • بازدید کلی : 335,077
  • کدهای اختصاصی
    ‪Google+‬‏
    اشعار کاربران سایت

    اشعار محمدعلی ساکی:

    رباعی(محمد علی ساکی)

    توهم

    نرخ دیه

    ماهی تنگ

    رود

    و...

    ----------------------------------------------------

    اشعار بانو فاطمه فراهانی:

    راز روشنایی