loading...
انجمن مجازی ادبیات فارسی
ارسال مطالب

شما دوست عزیز می توانید اشعار ،داستان و یا ضرب المثل های خود را ارسال کنید تا با نام خودتان در سایت درج شود.

با تشکر


همچنین برای ثبت لینک وبسایت شما در لینکدونی خوان هشتم ، با ما در تماس باشید.


لینکدونی خوان هشتم

تبليغات
فروشگاه شارژ خوان هشتم 
موبايلتو راحت شارژ كن!

آخرین ارسال های انجمن
محمد اشرفی بازدید : 221 جمعه 13 تیر 1393 نظرات (0)
عمری مرا به حسرت دیدن گذاشتی‌
 
بین رسیدن و نرسیدن گذاشتی‌
 
یک آسمان پرندگی‌ام دادی و مرا
 
در تنگنای «از تو پریدن‌» گذاشتی‌
 
وقتی که آب و دانه برایم نریختی‌
 
وقتی کلید در قفس من گذاشتی‌
 
 
 
امروز از همیشه پشیمان‌تر آمدی‌
 
دنبال من بنای دویدن گذاشتی‌،
 
من نیستم‌... نگاه کن‌; این باغ سوخته‌
 
تاوان آتشی است که روشن گذاشتی‌
 
گیرم هنوز تشنه‌ی حرف تواَم ولی 
 
گوشی مگر برای شنیدن گذاشتی‌؟
 
 
 
آلوچه‌های چشم تو مثل گذشته‌اند 
 
اما برای من دل چیدن گذاشتی‌؟
 
حالا برو، برو که تو این نان تلخ را
 
در سفره‌ای به سادگی من گذاشتی
 
 
مهدی فرجی 
روسری باد را تکان می‌داد/ انتشارات فصل پنجم 
محمد اشرفی بازدید : 169 جمعه 13 تیر 1393 نظرات (0)
یک شب بیاور شمع و روشن کن اتاقم را
 
شب های بی انگیزه ی بی اتّفاقم را
 
یک شب بیا با هر چه گرما در بغل داری
 
از یک جنون آتش مهیا کن اتاقم را
 
تو بادی و من برگ؛سرگردانی خوبی ست
 
اما اگر جدی بگیری اشتیاقم را
 
اصلا بیا با اتّفاقی تازه روشن کن
 
شب های بعد از رفتنت بی اتّفاقم را
 
اصلا گلوی گازها را باز بگذار و
 
با آتش سیگار روشن کن اتاقم را...
 
 
مهدی فرجی 
زیر چتر تو باران می آید / انتشارات شانی 
محمد اشرفی بازدید : 236 جمعه 13 تیر 1393 نظرات (0)
من برکه ای حقیر شدم، رود نیستم
امروز آن که باب دلت بود نیستم
 
حیف از طلا که خرج مطلّای من کنی 
دیگر در این معامله پر سود نیستم
 
در شعله ام جسارت "بَرد و سلام" نیست
"ویل" عذابم آتش نمرود نیستم
 
من شاعرم چه سود که "سعدی" نمی شوم
من "مهدی" ام دریغ که موعود نیستم
 
من بر صلیب مُردم و دیگر نمی دمم
باور بکن ستاره ی داوود نیستم
 
دیگر گذشت دوره ی بالا نشینی ام
خاکسترم به آتش تو، دود نیستم
 
می سوزم و نمی شنوی، بیش از این مخواه
این شعله بی صداست، نی و عود نیستم
 
بگذار و بگذر از من و بگذار بگذریم
من دیگر آن که باب دلت بود نیستم
 
 
مهدی فرجی 
محمد اشرفی بازدید : 160 جمعه 13 تیر 1393 نظرات (0)
رفتم که از دیوانه بازی دست بردارم
تا اَخم کردم مطمئن شد دوستش دارم
 
واکرد درهای قفس را گفت: مختاری!
ترجیح دادم دست روی دست بگذارم
 
بیزارم از وقتی که آزادم کند، ای وای!
_روزی که خوشحالش نخواهد کرد آزارم_
 
این پا و آن پا کرد گفتم دوستم دارد
اما نگو سر در نمی آورده از کارم!
 
از یال و کوپالم خجالت می کشم اما
بازیچه ی آهو شدن را دوست می دارم
 
با خود نشستم مو به مو یادآوری کردم
از خواب های روز در شب های بیدارم
 
من چای می خوردم به نوبت شعر می خواندند
تا صبح، عکس سایه و سعدی به دیوارم
 
 
مهدی فرجی 
قرار نشد / انتشارات فصل پنجم 
محمد اشرفی بازدید : 320 دوشنبه 02 تیر 1393 نظرات (0)

می توانی بروی قصه و رویا بشوی
راهی دورترین نقطه ی دنیا بشوی

ساده نگذشتم از این عشق ، خودت می دانی
من زمینگیر شدم تا تو ، مبادا بشوی

آی ! مثل خوره این فکر عذابم می داد ؛
چوب ما را بخوری ، ورد زبان ها بشوی

من و تو مثل دو تا رود موازی بودیم
من که مرداب شدم ، کاش تو دریا بشوی

دانه ی برفی و آنقدر ظریفی که فقط
باید از این طرف شیشه تماشا بشوی

گره ی عشق تو را هیچ کسی باز نکرد
تو خودت خواسته بودی که معما بشوی

در جهانی که پر از وامق و مجنون شده است
می توانی عذرا باشی، لیلا بشوی

می توانی فقط از زاویه ی یک لبخند
در دل سنگ ترین آدم ها جا بشوی

بعد از این، مرگ نفس های مرا می شمرد
فقط از این نگرانم که تو تنها بشوی

 

 

مهدی فرجی

محمد اشرفی بازدید : 186 دوشنبه 02 تیر 1393 نظرات (0)

شـوق پـرکـشیـدن است در سرم قـبول کـن
دلشکـسته‌ام اگـر نـمی‌پـرم قــبول کـن

ایـن کـه دور دور بـاشم از تـو و نبـینـمت
جـا نـمی‌شود بـه حجـم بـاورم، قـبـول کـن

گـاه، پـر زدن در آسمان شعـرهـات را
از من، از مـنی کـه یـک کبـوتـرم قبـول کـن

در اتـاق رازهـای تـو سرک نـمی‌کـشم
بیــش از آ‌نـچه خـواستی نـمی‌پـرم،‌ قـبول کن

قـدر یـک قـفس که خلوتـت به هم نـمی‌خورد
گــاه نامه می‌بـرم می‌آورم،‌ قــبـول کــن

گفته‌ای که عشق ما جداست،‌ شعرمان جدا
بـی‌تـو من نه عاشقم، نه شاعـرم،‌ قبول کن

آب …وقـتی آب ایـن قدر گـذشته از سـرم
مـن نمی‌تـوانـم از تـو بـگذرم،‌ قـبول کن


 

مهدی فرجی

لینک به صفحه

برای لینک به صفحه ای که مشاهده می کنید،کد زیر را کپی کرده و در وبلاگ خود قرار دهید.


کد اشتراک گذاری لینک

تعداد صفحات : 12

درباره ما
Profile Pic
زیباترین اشعار،داستان و ضرب المثل های فارسی در انجمن مجازی ادبیات فارسی / شما می توانید با عضویت در سایت،اشعار و داستانهای خود ویا دیگران را ارسال کنید تا با نام خودتان نمایش داده شود. با تشکر
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    نظر شما درباره انجمن مجازی ادبیات فارسی؟
    کدام موضوع انجمن توجه شما را جلب می کند؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 415
  • کل نظرات : 21
  • افراد آنلاین : 5
  • تعداد اعضا : 20
  • آی پی امروز : 69
  • آی پی دیروز : 79
  • بازدید امروز : 463
  • باردید دیروز : 631
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 2,696
  • بازدید ماه : 11,077
  • بازدید سال : 91,083
  • بازدید کلی : 334,793
  • کدهای اختصاصی
    ‪Google+‬‏
    اشعار کاربران سایت

    اشعار محمدعلی ساکی:

    رباعی(محمد علی ساکی)

    توهم

    نرخ دیه

    ماهی تنگ

    رود

    و...

    ----------------------------------------------------

    اشعار بانو فاطمه فراهانی:

    راز روشنایی