loading...
انجمن مجازی ادبیات فارسی
ارسال مطالب

شما دوست عزیز می توانید اشعار ،داستان و یا ضرب المثل های خود را ارسال کنید تا با نام خودتان در سایت درج شود.

با تشکر


همچنین برای ثبت لینک وبسایت شما در لینکدونی خوان هشتم ، با ما در تماس باشید.


لینکدونی خوان هشتم

تبليغات
فروشگاه شارژ خوان هشتم 
موبايلتو راحت شارژ كن!

آخرین ارسال های انجمن
محمد اشرفی بازدید : 286 پنجشنبه 29 آبان 1393 نظرات (0)

قسمت این بود بال و پر نزنی

مرد بیمار خیمه ها باشی

حکمت این بود روی نی نروی

راوی رنج نینوا باشی

**

چقدر گریه کردی آقاجان

مژه هایت به زحمت افتادند

قمری قطعه قطعه را دیدی

ناله هایت به لکنت افتادند

**

سربریدند پیش چشمانت

دشتی از لاله و اقاقی را

پس گرفتید از یزید آخر

علم با شکوه ساقی را !؟

**

کربلا خاطرات تلخی داشت

ساربان را نمی بری از یاد

تا قیام ِ قیامت آقاجان

خیزران را نمی بری از یاد

**

خون این باغ، گردن ِ پاییز

یاس همرنگ ارغوان می شد

چه خبر بود دور ِ طشت طلا

عمه ات داشت نصف ِ جان می شد

**

کاش مادر تو را نمی زایید!

گله از دست ِ زندگی داری

دیدن آب ، آتشت می زد

دل خونی ز تشنگی داری

**

تا نگاهت به دشنه ای می خورد

جگرت درد می گرفت آقا

تا جوانی رشید می دیدی

کمرت درد می گرفت آقا

**

جمل شام پیش ِ رویت بود

خطبه ات تیغ ذوالفقارت بود

«السلام علیک یا عطشان»

ذکر لبهای روضه دارت بود

**

پدرت خواند از سر نیزه

تا ببینند اهل قرآنی اید

عاقبت کاخ شام ثابت کرد

که شما مردمی مسلمانی اید

**

سوخت عمامه ات، بمیرم من

سوختن ارث ِ مادری شماست

گرچه در بندی از تو می ترسند

علتش خوی ِ حیدری شماست

**

خون خورشید در رگت جاری

از بنی هاشمی، یلی هستی

دستهای تو را به هم بستند

هرچه باشد توهم علی هستی

**

کاش می مُردم و نمی خواندم

سر بازارها تو را بردند

نیزه داران عبای دوشت را

جای سوغات کربلا بردند

 

شهادت امام سجاد بر همه شيعيان و محبان اهل بيت تسليت باد

وحيد قاسمي
محمد اشرفی بازدید : 202 شنبه 24 آبان 1393 نظرات (2)

آسمان حیاطمان ابری‌ست، شیشه‌هامان همیشه لک دارد
مادرم در سکوت می‌سوزد، قصه‌ای مثل شاپرک دارد

خسته در خانه‌های بالاشهر پشت‌هم رخت چرک می‌شوید
در میان شکسته‌های دلش غمی اندازه‌ی فلک دارد

زخم‌ها مثل روز یادش هست، درد سیلی هنوز یادش هست
پدرم گفته برنمی‌گردد، مادر اما هنوز شک دارد

خواهرم هی مدام می‌پرسد: دستمان خالی است یعنی چه؟
طفلک کوچکم نمی‌داند دست مادر فقط ترک دارد

بغض مادر شکستنی، آنی‌ست، جانمازش همیشه بارانی‌ست
به خدا حاضرم قسم بخورم با خدا درد مشترک دارد

و از آن روز سرد برف‌آلود که پدر رفت و توی مه گم شد
آسمان حیاطمان ابری‌ست، شیشه‌هامان همیشه لک دارد

 

رضا عزیزی

محمد اشرفی بازدید : 207 جمعه 23 آبان 1393 نظرات (0)

از مهر چه گفتم من و از کینه چه گفتی؟
آوخ که به این عاشق دیرینه چه گفتی!

خون می چکد از بوسه گرمت ... چه بگویم؟
ای نشتر جان سوز به این سینه چه گفتی؟!

چون شمع سراپا شرر گریه ام ای خار
با این تن پر آبله و پینه چه گفتی؟

ای کاش که از رستم پیروز نپرسند
از کشتن سهراب به تهمینه چه گفتی؟

از خویش مکدر شد و چشم از همگان بست
ای آه جگرسوز!... به آیینه چه گفتی!

فاضل نظری

 

محمد اشرفی بازدید : 228 پنجشنبه 15 آبان 1393 نظرات (1)

اين هم شعري از خودم:

نامه های یک جهان اصرار مي داني كه چيست؟

اشتیاق و بعد از آن انکار مي داني كه چيست؟

شیعیان گویا هوای کربلا دارد حسین

از برای امر دین ایثار مي داني كه چيست؟

باتمام هستی اش آمد به دشت کربلا

گریه های کودک تبدار مي داني كه چيست؟

العطش های حرم صبر و امان را می برید

آبروی یک یل غمدار  مي داني كه چيست؟

غرش تکبیرهای شبه جدش اکبرش

غصه دل کندن از یک یار مي داني كه چيست؟

دادن یک پیرهن،رفتن به سمت قتلگه

ناله های زینب غمخوار مي داني كه چيست؟

اسب ها نقش مهمی در هیاهو داشتند

تاختن بر یک بدن شش بار مي داني كه چيست؟

دشمنان دائم هجوم آرند به سمت خیمه ها

یک سپاه بی سر و سردار مي داني كه چيست؟

اشک های دختر شیرین تر از جان حسین

دیدن خورشید در دستار مي داني كه چيست؟

 

محمد اشرفي

6 محرم(امسال)

 

التماس دعا

 

محمد اشرفی بازدید : 202 سه شنبه 06 آبان 1393 نظرات (0)

یاران، مرا به خاطر عشق تو دشمنند

این دوستان، وطن! همگی دشمن منند


باور نمیكنم من و باور مكن تو هم

با من به جرم دوستی با تو دشمنند


من دوستم ولی همگی را به پاس تو

مَردند اگر به دشمنی من وگر زنند


شعری قصیدهوار برایت رقم زدم

خوانده نخوانده روز و شبم طعنه میزنند


من لال نیستم كه نگویم جوابشان

لالم ولی كه شاعر این كوی و برزنم


من شرم میكنم كه تلافی كنم وطن!

جان منند آخر و با من به یك تنند


یا رب چه رفته است كه این ابرهای صاف

اینگونه در مصافحه تاریكروشنند؟


نه یوسفم هر آینه نه رستمم یقین

در راه من به حیله چرا چاه میكَنند؟

 

 

.......

ادامه شعر در ادامه مطلب

محمد اشرفی بازدید : 318 سه شنبه 06 آبان 1393 نظرات (0)

فروغ‌بخش شب انتظار، آمدنی‌ست
نگار آمدنی غم‌گسار آمدنی‌ست

به خاک کوچه دیدار آب می‌پاشند
بخوان ترانه شادی که یار آمدنی‌ست

ببین چگونه قناری ز شوق می‌لرزد !
مترس از شب یلدا ! بهار آمدنی‌ست

صدای شیهه رخش ظهور می‌آید
خبر دهید به یاران: سوار آمدنی‌ست

بس است هر چه پلنگان به ماه خیره شدند
یگانه فاتح این کوهسار، آمدنی‌ست

 

مرتضی امیری اسفندقه

لینک به صفحه

برای لینک به صفحه ای که مشاهده می کنید،کد زیر را کپی کرده و در وبلاگ خود قرار دهید.


کد اشتراک گذاری لینک

تعداد صفحات : 70

درباره ما
Profile Pic
زیباترین اشعار،داستان و ضرب المثل های فارسی در انجمن مجازی ادبیات فارسی / شما می توانید با عضویت در سایت،اشعار و داستانهای خود ویا دیگران را ارسال کنید تا با نام خودتان نمایش داده شود. با تشکر
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    نظر شما درباره انجمن مجازی ادبیات فارسی؟
    کدام موضوع انجمن توجه شما را جلب می کند؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 415
  • کل نظرات : 21
  • افراد آنلاین : 4
  • تعداد اعضا : 20
  • آی پی امروز : 154
  • آی پی دیروز : 81
  • بازدید امروز : 233
  • باردید دیروز : 603
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 3
  • بازدید هفته : 2,306
  • بازدید ماه : 2,003
  • بازدید سال : 82,009
  • بازدید کلی : 325,719
  • کدهای اختصاصی
    ‪Google+‬‏
    اشعار کاربران سایت

    اشعار محمدعلی ساکی:

    رباعی(محمد علی ساکی)

    توهم

    نرخ دیه

    ماهی تنگ

    رود

    و...

    ----------------------------------------------------

    اشعار بانو فاطمه فراهانی:

    راز روشنایی